چالش

یه بحث رو در مورد فحشا شروع کردم که نیمه تمام همینجوری به امون خدا ولش کردم. حالا میخوام همون بحثو ادامه بدم و خدا رو چه دیدی شاید همینجا به پایان بردم!

گفتیم که اونقدری که زنان فاحشه مطرود و مغضوب(همون مورد خشم) جامعه قرار میگیرند، مردان مشتری این زنان خیلی کمتر زیر ذره بین نگاه سرزنش بار جامعه قرار میگیرند. علت این مسئله رو بررسی نکردیم فقط دلایلی رو گفتیم مبنی بر زشت تر بودن کار مشتریها نسبت به عمل روسپی!

حالا سوال اینجاس:با توجه به اینکه عمل مرد مشتری (خصوصا اگر رفتارش از سر تفنن و نه نیاز مبرم باشه) عمل زشت تر و گناه آلوده تریه چرا جامعه هیچ برچسب و یا انگی برای اطلاق به این آقایون ایجاد نکرده ؟ مثلا در برابر واژه فاحشه واژه ای برای این آقایون مثل فاحشه باز یا فاحشه ساز که به نظرم خیلی بهتر حق مطلب رو ادا میکنه ساخته نشده؟ البته ما واژه زنباره رو داریم اما این واژه با توجه به لغت نامه دهخدا به نظر میاد به مردانی که سروکارشون با زنان محترم و غیر فاحشه است اطلاق میشه و کسی که دائم از زنی به سراغ زن دیگه ای میره و نه مردی که با زنان فاحشه ارتباط برقرار میکنه و البته فرض هم که زنبارگی به مشتریان زنان روسپی اطلاق بشه باز هم اون بار منفی و تبعات اجتماعی برچسب فاحشگی رو نداره. 

ابتدا اینو بگم که من جوابی که به ذهن خودم رسیده از طریق همون روش خودم به اسم کشف و شهود جواب رو بیان میکنم صد البته جوابهای بهتر و علمیتری هستند.

جواب: 

جواب من اینه که دلیل این مسئله هم باز برمیگرده به همون دیالوگ قدرت که در غالب احکام اخلاقی ما جاریه به همون دلیل که در مطلب حقوق والدین ذکر کردم و گفتم در فرهنگ عمومی و حتی جهانی پدر و مادر همه جور حقی دارند و به همه این حقوق در عرصه اخلاق اشاره شده اما در مورد حقوق فرزند کمترین صحبتی نشده. فاحشه ها هم به دلیل زن بودن و برخوردار بودن از حقوق کمتر و ضعیفتر نسبت به آقایون از برچسب ها و انگهای بیشتری در این زمینه بهره مند میشن تا آقایون مشتری! ضمن اینکه زنهای غیر فاحشه که همواره در این اضطراب به سر میبرن که ممکنه مرد اونها هم تبدیل به یکی از اون مردان مشتری بشه و از اونجائیکه قدرت مقابله با مردهای زندگیشون که شاید یکی از اون مشتریها باشن یا بشن رو ندارند، ناخوداگاه و ناچار اونها هم انگشت اتهام رو طرف زن این معامله میگیرن، چون ضعیفتره و راحت تر میشه باهاش تسویه حساب کرد ضمن اینکه مردها هم برای رفع اتهام از خودشون و ایجاد فضای باز و بدون مزاحم و  با  صرف کمترین هزینه برای ادامه این رفتار و همچنین صرف کمترین هزینه برای خریدن جنس مورد نظر(زن فاحشه)، با این برچسب زنی به شدت همکاری میکنند و این میشه که همه یه جامعه چه زن و چه مرد علیه زن فاحشه بلند میشه. 

فکر میکنم این رفتار رفتار خیلی آشنایی باشه مردانی که باکرگیشون رو هزاران بار از دست دادند اما برای زندگی دائم بدنبال زن باکره اند و حتی آیه صریح قرآن هم قادر نیست به اینهمه بیعدالتی و وقاحت و بیشرمی اونها پایان بده

آيه ۳ سوره نور:"مرد زناكار جز زن زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به زنى نگيرد و بر مؤمنان اين [امر] حرام گرديده است"، و آیه ۲۶ آن سوره:" زنان پليد براى مردان پليدند و مردان پليد براى زنان پليد و زنان پاك براى مردان پاكند و مردان پاك براى زنان پاك اينان از آنچه در باره ايشان می گويند بر كنارند براى آنان آمرزش و روزى نيكو خواهد بود "

و البته آقایون اهل تشیع به روشی کار خودشون رو راحت کردند و با یه جمله عربی زنا رو به ثواب تبدیل کردند و خودشون رو از اهالی زناکار این آیه بیرون آورده و در ردیف مومنین قرار میدهند اما هیچوقت نپرسیدند اگر با صیغه عملی از زنا تبدیل به یک عمل اخلاقی میشه چرا همین حالت برای اون زن صیغه شده اتفاق نمیفته؟ چرا هیچ مردی با زنی که جندین بار به صیغه مردان دیگه درومده ازدواج نمیکنه و در نظرش اون زن تقریبا مساوی با همون زن فاحشه است؟ اما همین مردان دستهای خودشون رو پاک میگیرند و مادرشون رو برای خواستگاری نجیب ترین و باکره ترین دختران (البته به زعم خودشون) میفرستند؟

پس معنای آیه بالا چی میشه؟ پس انسانیت چی میشه؟ آیا آیه و یا قانونی هست که بگه زنها باید انسانی تر رفتار کنند؟..............

نگارش در تاريخ جمعه 26 مرداد 1391برچسب:روسپی,قیافه,زشت,زیبا,نوجوان,خاطرات,جوجه اردک زشت,آن شرلی,, توسط رها رهجو

 سلام. جالبه روزی یه 30 - 40 تایی بازدید کننده دارم ولی نظر.... هیچی!!!یعنی میشه آدم مطلبی رو بخونه و نظری نداشته باشه؟؟؟!!! 

در مورد فحشا گفتم و خواستم شبهای بعد روشنترش کنم که البته امشب از اون شبا نیس..

مطلب من در مورد دخترای ترشیده 19 تا نظر داشت چون اعلام کرده بودم خودم هم یکی ازاون ترشیده هام. حالا گمونم برای اینکه در مورد مطلب فحشا هم بتونم نظر داشته باشم باید خودم هم یکی از فاحشه ها باشم و یه ماجرا در مورد فحشا تعریف کنم تا دوستان اینجا ما رو بی نصیب از نظراتشون نذارن.

والله این مورد یکم سخته! فاحشه شدن برای من که حتی بیشتر از 2 جلسه نمیتونم با یه مرد رابطه عاطفی برقرار کنم باید خیلی دردناک باشه و باید واقعا ته خط باشم تا بتونم به این کار بپردازم. همینجا از همه خواهران روسپی به خاطر زحمتی که میکشن و این مردای نچسب رو تحمل میکنند قدردانی میکنم.

 امشب داشتم داشتم دفتر خاطراتم که مال 15 سالگیم بود رو میخوندم خیلی جالب بود ذهن سختگیرم همراه با احساسات نوجوانی. توش اگه یه پسر تصادفی هم بهم نگاه کرده بود رو نوشته بودم. هر چیزی رو که نوشته بودم میتونستم به خاطر بیارم. حتی از یه جاکلیدی زیبا نوشته بودم که دلم میخواست یه نفر پیدا بشه برام بخردش حتی اون جا کلیدی رو هم بیاد آوردم. توی همه خاطراتم از قیافم شکایت داشتم و میگفتم که خیلی زشتم دماغ چاقو کوتاه و چشمهای ریز.... با خودم درگیر بودم، شدیدن دلم میخواسته یه عاشق داشته باشم یکی که دائم بیاد سراغم و اصرار کنه که باهاش دوست بشم! همیشه فکر میکردم این تنها راهیه که میشه با یه پسر دوس شد

خندم میگیره از غروری که داشتم با اون قیافه نداشتم و جثه ریزم اگه بعد عمری پسری بهم یه نگاه مینداخت براش ناز میکردم تا به همون شیوه مذکور دلمو بدست بیاره که لابد پسرها هم میگفتن ...لقش حالا چی هست که اینقدر هم ناز میاره

و انقدر ناز آوردم و هنوز هم میارم که الان موندم توی خونه  ولی یه چیز جالب در مورد قیافم باید بگم اتفاقی که برای آن شرلی و جوجه اردک زشت افتاد برای من هم افتاد قیافم تغییر کرد و حتی خیلی ها تو خوابگاه خصوصا ترمای آخر منو به خوشگلی میشناختن فکر کنم مث جوجه اردک زشت ترمای آخر دیگه بزرگ شده بودم و آثار قو شدن در من هویدا شده بود. حتی دماغمو که دوستم تو دبیرستان مسخره کرده بود بعدا تو دانشگاه و همین حالا ملت ازم میپرسیدن دماغتو عمل کردی؟ نوجوون که بودم یه دختره توی صف نونوایی که خوشگل هم بود و من سعی کردم باهاش کمی دوس بشم مسخرم کرد و گفت دندون گراز و من که خودم از دندونای جلوییم ناراضی بودم این حرفشو خیلی به دل گرفتم و توی خندیدن خیلی محتاط شدم برای همین توی دانشگاه اولین کاری که کردم رفتم و از دندونپزشک خواستم دندونامو کوتاه کنه و البته دندونپزشک کلی انذار و تهدیدم کرد که این به سلامتی دندونام لطمه میزنه و من گفتم ترجیح میدم 10 سال جوونیم راحت لبخند بزنم تا دوران پیریم دو تا دندون طبیعی داشته باشم و جالبه یکسال پیش یه نفر بهم گفت شما چه دندونای ردیف و زیبایی داری!!!

جالب تر از همه اینه من که مث جوجه اردک زشت بودم همیشه حسرت قیافه لیلا حاتمی رو میخوردم اما بعدها توی دانشگاه و خونواده بدون اینکه کسی بدونه من این آرزو رو دارم به من گفتن تو شبیه لیلا حاتمی هستی و بعضیا هم افراط کردن و گفتن قیافم شبیه نیکول کیدمنه البته این دیگه واقعا زیاد بود خودم هم احساس کردم طرف باید یه چیزی مصرف کرده باشه

همه اینا رو گفتم چون امشب توی دفتر خاطراتم دائم از قیافم بد گفتم و البته دائم هم گفتم من خودم راضیم و خودمو دوس دارم. و حالا اگه نه یه دختر خیلی زیبا اما با چهره ای خیلی خوب هستم که به اذعان همه خونواده اصلا قابل مقایسه با نوجوونیام نیس و اینو مدیون خودشناسی و محبت به خودم میدونم آخه اون زمانا هیچکس منو دوس نداشت و من برای حمایت از خودم سعی کردم خودمو خیلی دوس داشته باشم. حالا چطور میتونم خودی رو که اینهمه عزیز و لوسش کردم بسپرم دست یه مرد که هیچی ازش نمیدونه و متاسفانه نمیخواد بدونه مردی که همش به فکر چیزای دیگه است و دست آخر به خاطر کاری که خودش باهات کرده تورو تحقیر میکنه.واقعا روسپی شدن کار سختیه. باید ته خط باشی یا خودتو دوست نداشته باشی..........

 

نگارش در تاريخ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:فاحشه,روسپی,عرضه تن,فرهنگ معین, تعریف فحشا,دین,, توسط رها رهجو

یکمی دلسرد شدم. هدف من از ایجاد وبلاگ بحث و گفتگو بود. وقتی حرفی و نظری نباشه این وبلاگ بیهوده به نظر میرسه. 

بنظرم بهتره وارد دانشگاه بشم و اونجا ادماییی رو برای شرکت توی بحثها پیدا کنم. شاید اینجور بهتر باشه. 

الان این کرم درونم نمیذاره باز هم سوال نکنم سوال این هفته:

فاحشه ها چرا فاحشه میشن؟ و تعریف شما از فحشا چیه؟

تعریف متداول فحشا : فحشا به عرضه تن در ازای پول گفته میشود. این تعریف در فرهنگ لغت معین هست.

سوال من اینه چرا فاحشه بودن اینقدر در نظر مردم نفرت انگیزه و زن فاحشه انسان هوسران و پستی در فرهنگ عامه تلقی میشه؟

آیا مگر نه اینکه علت بزرگ فاحشه گری رو ضعف اقتصادی اعلام میکنند و نه هوسرانی؟ و مگر نه اینکه علمای دین و شاید علمای علم عمل ارتباط جنسی با چند مرد رو برای زنان امری متضاد با نهاد زن میدانند و به لحاظ قوه جنسی، زن را بی تمایل به چند مرد قلمداد می کنند؟ پس چرا زنان فاحشه منفورند؟ مگر نه اینکه با عبارات بالا اذعان میکنیم این عمل برای آنها کوچکترین لذتی ندارد و تن آسایی به شمار نمیرود. و البته در حقیقت هم همینطور است. پس چرا انگشت اتهام به جای این زنان به سمت مردان خریدار این کالا که قطعا در اغلب موارد از سر هوسرانی و تنوع طلبی و کسب لذت جسمانی به این زنان رجوع میکنند گرفته نمیشود و چرا لفظی برای انگشت نما کردن این مردان در فرهنگ لغت عامیانه وجود ندارد؟ چرا این مردان میتوانند به زندگی عادی ادامه دهند ولی زن فاحشه تا ابد انگشت نما و مطرود است؟

قطعا پاسخی هست اما بگذاریم برای شبهای آتی................

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد